English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2127 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
destine U قبلا انتخاب کردن
preselect U قبلا انتخاب کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
prefigured U قبلا اعلام کردن قبلا نشان دادن
prefiguring U قبلا اعلام کردن قبلا نشان دادن
prefigures U قبلا اعلام کردن قبلا نشان دادن
prefigure U قبلا اعلام کردن قبلا نشان دادن
radio button U شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
tree U روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
to express one's heartfelt U قبلا سپاس گزاری کردن تشکرات قلبی خودرا تقدیم کردن
preview U قبلا رویت کردن
preconceive U قبلا تصور کردن
preheat U قبلا گرم کردن
forespeak U قبلا اماده کردن
previews U قبلا رویت کردن
predigest U قبلا هضم کردن
predetermine U قبلا تعیین کردن
predetermine U قبلا مقدر کردن
predestine U قبلا تعیین کردن
preheated U قبلا گرم کردن
prifixal U قبلا تعیین کردن
prenominate U قبلا ذکر کردن
pretreat U قبلا معالجه کردن
pretypify U قبلا اعلام کردن
pre appoint U قبلا معین کردن
forearm U قبلا اماده کردن
preheats U قبلا گرم کردن
prearrange U قبلا تهیه کردن
prerecord U قبلا ثبت کردن
to prerecord U قبلا ضبط کردن
prifix U قبلا تعیین کردن
forearms U قبلا اماده کردن
premeditate U قبلا فکر چیزی را کردن مطالعه قبلی کردن
predict U قبلا پیش بینی کردن
predicting U قبلا پیش بینی کردن
predicts U قبلا پیش بینی کردن
prevue U قبلا رویت کردن اطلاع قبلی
preform U قبلا شکل چیزی رامعین کردن
forebode U قبلا بدل کسی اثر کردن
bespeak U قبلا درباره چیزی صحبت کردن
target selector U دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
sophistication U نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
ineligibility U عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
mischoose U بد انتخاب کردن
choose U انتخاب کردن
single U انتخاب کردن
dials U انتخاب کردن
dialled U انتخاب کردن
screened U انتخاب کردن
dialed U انتخاب کردن
dial U انتخاب کردن
pick out <idiom> U انتخاب کردن
screens U انتخاب کردن
chooses U انتخاب کردن
choosing U انتخاب کردن
to have one's pick U انتخاب کردن
screen U انتخاب کردن
elect U انتخاب کردن
selects U انتخاب کردن
elects U انتخاب کردن
electing U انتخاب کردن
selected U انتخاب کردن
select U انتخاب کردن
opts U انتخاب کردن
opted U انتخاب کردن
to make a choice of U انتخاب کردن
opting U انتخاب کردن
pitch upon U انتخاب کردن
sift U انتخاب کردن
sifts U انتخاب کردن
screening, screenings U انتخاب کردن
opt U انتخاب کردن
sifted U انتخاب کردن
designating U انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
designates U انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
designate U انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
reelect U تجدید انتخاب کردن
preselect U انتخاب کردن مقدماتی
pick out U انتخاب کردن دریافتن
elects U انتخاب کردن برگزیده منتخب
to pitch upon something U چیزی را برگزیدن یا انتخاب کردن
disfranchise U از حق رای یا انتخاب محروم کردن
to ballot for U بارای پنهان انتخاب کردن
wale U تیر افقی انتخاب کردن
electing U انتخاب کردن برگزیده منتخب
elect U انتخاب کردن برگزیده منتخب
chap U انتخاب کردن شکاف دادن
coopt U انتخاب کردن ودر میان خوداوردن
check U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checked U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checks U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
dispatches U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatched U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatching U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatches U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatch U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatched U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
indexing U استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
selects U جدا کردن انتخاب کردن
selected U جدا کردن انتخاب کردن
to run in U گرفتار کردن انتخاب کردن
select U جدا کردن انتخاب کردن
menu item U یک انتخاب در فهرست انتخاب
audio U ال می پرسد. شخص تماس گرفته با انتخاب کردن شمارهای در تلفن به او جواب میدهد
erstwhile U قبلا
previously U قبلا"
erst U قبلا
supra U قبلا
formerly U قبلا
the reinbefore U قبلا
aforehand U قبلا
already U قبلا
clicks U دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
clicked U دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
click U دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
i went before U من قبلا` رفتم
pre arrange U قبلا قرارگذاشتن
beforehand U قبلا اماده
prepay U قبلا پرداختن
foretoken U قبلا اگاهانیدن
heretofore U سابقا قبلا
prescient U قبلا اگاه
presentient U قبلا متوجه
prerecord U قبلا ضبط
presentient U قبلا مستعد
as previously mentioned <adv.> U همانطور که قبلا ذکر شد
primed U قبلا تعلیم دادن
advances U قبلا تهیه شده
prenominate U قبلا ذکر شده
I have a reservation. من قبلا رزرو کردم.
preconceive U قبلا عقیده پیداکردن
preform U قبلا تشکیل دادن
preheated U قبلا حرارت دادن
preexist U قبلا وجود داشتن
primes U قبلا تعلیم دادن
advancing U قبلا تجهیز شده
advancing U قبلا تهیه شده
advances U قبلا تجهیز شده
as already mentioned <adv.> U همانطور که قبلا ذکر شد
predesignate U قبلا تعیین شده
preform U قبلا بشکل دراوردن
preheats U قبلا حرارت دادن
advance U قبلا تجهیز شده
advance U قبلا تهیه شده
preassigned U قبلا تعیین شده
preform U قبلا تصمیم گرفتن
preordain U قبلا مقرر داشتن
pretypify U قبلا نشان دادن
premonish U قبلا برحذر داشتن
prepossess U قبلا بتصرف اوردن
as previously agreed upon <adv.> U همینطور که قبلا موافقت شد
as previously mentioned <adv.> U همانطور که قبلا اشاره شد
presanctified U قبلا تقدیس شده
prime U قبلا تعلیم دادن
prearrange U قبلا ترتیب دادن
foresee U قبلا تهیه دیدن
foresees U قبلا تهیه دیدن
prenominate U قبلا نامبرده شده
as already mentioned <adv.> U همانطور که قبلا اشاره شد
prepaid U قبلا" پرداخت شده
preheat U قبلا حرارت دادن
put in <idiom> U اضافه چیزی که قبلا گفته شد
preassigned U قبلا تخصیص داده شده
preconcert U قبلا فرار ومدار گذاردن
preset U قبلا چیدن و قرار دادن
preexist U ازلی بودن قبلا موجود شدن
thereinbefore U در سطور قبل همان قرارداد قبلا"
predefined U آنچه قبلا معرفی شده است
pre- U آنچه قبلا توافق شده است
preordain U قبلا وقوع امری را ترتیب دادن
postpaid U مخارج پستی قبلا پرداخت شده
pre U آنچه قبلا توافق شده است
auto U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
autos U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
ingrain U نخی که قبلا الیاف ان رنگ شده است
revocation of probate U بطلان وصیتنامهای که قبلا" صحت مفادش تصدیق شده
rest on one's laurels <idiom> U خرسند شدن از موفقیت که قبلا حاصل شده است
have a go at <idiom> U سعی درانجام کاری که بقیه قبلا انجام دادهاند
Thats no news to me. U این برایم خبر جدیدی نیست ( قبلا می دانستم )
rollover U صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
cost indexes U ضریب افزایش یا کاهش هزینه هائی که قبلا تعیین شده
predestinate U قبلا تعیین شده دارای سرنوشت ونصیب وقسمت ازلی
postpaid U پاکت تمبردار یا امانتی که قبلا مخارج پست ان پرداخت میشود
forlorn hope U دستهای که قبلا مامور حمله و بمباران جای محصوری میشوند
prepossess U تحت تاثیرعقیده یامسلکی قرار دادن قبلا تبعیض فکری داشتن
controlled reprisal U انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
turnkey system U سیستم کامپیوتری که قبلا"تدارک دیده شده و برای استفاده اماده است
to reinvent the wheel <idiom> U هدر مقدار زیادی از زمان و یا تلاش در ساختن چیزی که قبلا وجود داشته.
scan U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scanned U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scans U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
yalta conference U م تشکیل یک سازمان جهانی برای صلح و امنیت جهان تاکید و بر پارهای تصمیمات دیگر که قبلا" در منشوراتلانتیک به ان اشاره شده بودتاکید شد
post race U مسابقهای که صاحب اسب قبلا نام اسب را ثبت میکند
fore U : پیشوندبمعنی پیش و جلو قبلا وپیشروها و واقع در جلو
fourth generation computers U فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
selections U انتخاب
choicest U انتخاب
option U حق انتخاب
choicer U انتخاب
choices U انتخاب
choice U انتخاب
suffrage U حق انتخاب
option U انتخاب
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1the selected wells are 5 boreholes only, and desired samples quantity is 150-200 kg
1pedal pamping
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com